2021/04/03، 04:44 AM
گسترش و افزایش پیچیدگی بازار فعلی مواد مخدر در سطح جهانی شده است، ناشی از دینامیکی چندوجهی است. به بیان ساده، میتوان این عوامل دینامیکی را به طور کلی به عنوان (الف) تقاضامحور، (ب) عرضه محور یا (ج) نظارت محور تعریف کرد. برخی از تحولات بازار به طور واضح به یک دسته از این عوامل محرک تعلق دارند؛ اما احتمالاً این هر سه نوع عوامل در تغییرات عمده دو دهه اخیر نقش داشتهاند.
دینامیک تقاضامحور در بازارهای مواد مخدر ناشی از تغییر الگوی مصرف مواد مخدر و تمایل کاربران به آزمایش مواد جدید است؛ که ممکن است منجر به افزایش تعداد مصرفکنندگانی شود که مصرف موادی جدید را آغاز میکنند. استقرار بازار ترامادول در جهت مصارف تفریحی در مناطق خاص، ممکن است در ابتدا با افزایش تقاضا بر اساس توزیع قابل دسترس برای مصارف پزشکی ایجاد شده باشد. اما هنگامی که تقاضا ایجاد شد، یک پدیده جدید تقاضامحور، منجر به این شد که بازار با محصولات تولید شده به صورت غیرقانونی که بخشی از بازار پزشکی نبودند، گسترش یابد.
گاهی اوقات، افزایش مصرف مواد مخدر نیز عرضه محور بوده است؛ زیرا کاربران، به رشد عرضه و پایین آمدن قیمت، با افزایش مصرف آن ماده مخدر واکنش نشان میدهند. این مسئله در سالهای اخیر، علاوه بر سایر مواد مخدر، در مورد کوکائین محسوس بوده است. همچنین، برخی از تغییرات اخیر در بازارهای مواد مخدر، مانند بحران اوپیوئید در آمریکای شمالی و ظهور سریع بازار مواد مخدر مصنوعی در فدراسیون روسیه و آسیای میانه نیز میتواند به عنوان پدیدههای عرضه محور تعریف شود. به نظر میرسد گسترش بازار مواد مخدر مصنوعی در فدراسیون روسیه، عمدتاً به پلتفرم هایدرا[۱] در شبکه تاریک مرتبط باشد. اگرچه ممکن است اکنون تقاضای تثبیتشده بر مبنای مصرف کننده برای مواد مخدر مصنوعی وجود داشته باشد، عامل اولیه گسترش این داروها عرضه کنندگان جدید بودند. عامل اصلی ظهور فنتانیل در آمریکای شمالی نیز تقاضای جدید نبوده است؛ بلکه ناشی از فرصتی بود که عرضه کنندگان مواد مخدر، در جهت کاهش هزینهها و در نتیجه افزایش حاشیه سود از آن استفاده کردند.
در نهایت، در برخی موارد نیز بازارهای مواد مخدری وجود داشته است که اساساً نظارتمحور بودهاند؛ زیرا اقدام موفقیتآمیز مقامات نظارت بر مواد مخدر در جهت محدود کردن هر یک از مواد مخدر، کاربران را بر آن داشته است که به دنبال گزینههای دیگری باشند. بنابراین، مقداری از گسترش بازار مواد روانگردان جدید طی دهه گذشته میتواند به موفقیتهای مأمورین نهادهای اجرای قانون در محدودسازی ساخت “اکستازی” (عمدتاً از طریق بهبود نظارت بر پیش سازها) مرتبط باشد.
سیر تحول بازارهای مواد مخدر در دهه گذشته، تنها به گسترش این بازارها ختم نمیشود. مضرترین مواد مخدری که بر مناطق و نواحی فرعی تأثیرگذار هستند نیز در این دوره دچار تغییر شدهاند.
در حالی که عمدهترین مداخلات صورت گرفته در زمینه درمان اختلالات مصرف مواد مخدر در آسیا و اروپا، به طور عمده به اوپیوئیدها، در آفریقا به کانابیس، و در آمریکای جنوبی به کوکائین مرتبط است؛ در آمریکای شمالی طی دهه گذشته گذار از غلبه کوکائین به افزایش اهمیت اوپیوئیدها مشاهده شده است.
در سطح نواحی فرعی نیز میتوان تغییر در عمده موادی که بیماران برای مصرف آنها تحت درمان میگیرند را مشاهده کرد. به عنوان مثال، در تعدادی از کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا، متامفتامین به عنوان داروی غالب ظاهر شده است. در خاور نزدیک و خاورمیانه، قرصهای کپتاگن[۲] (آمفتامین)؛ و در امتداد سواحل شرقی آفریقا، هروئین، به عنوان مواد مخدر غالب ظاهر شدهاند.
اگرچه در اروپا اوپیوئیدها همچنان ماده مخدر غالبی هستند که مردم برای مصرف آن به دنبال درمان هستند؛ شیوع کوکائین در اسپانیا افزایش یافته است؛ و متامفتامین همچنان نگرانکنندهترین ماده مخدر در جمهوری چک است.
در گروه آمفتامین ها، در مناطق مختلف الگوهای متفاوتی شکل گرفته است. به عنوان مثال، آمفتامین همچنان به عنوان نگرانی اصلی در زمینه محرکهای دسته آمفتامین اروپا و خاورمیانه شناخته میشود؛ در حالی که در شرق و جنوب شرقی آسیا و در آمریکای شمالی، متامفتامین به عنوان نگرانکنندهترین محرک دسته آمفتامینها ظاهر شده است.
در طی تغییراتی که در طول دو دهه گذشته در بازارهای مواد مخدر منفرد رخ داده است، پویاترین تغییرات را میتوان در بازارهای مواد محرک مشاهده کرد. نمونههایی از کشورهای منفرد، دو تحول احتمالی در بازارهای مواد محرک با محرکهای مختلف را نشان میدهد؛ که روندهای رقیب یا موازی را نشان میدهد.
انگلیس و ولز و استرالیا، نمونههایی از مکانهایی هستند که کوکائین و آمفتامین ها برای سهم خود از بازار مواد محرک طی ۲۰ سال گذشته رقابت کردهاند.۴۹ آلمان و ایالات متحده نمونههایی از مکانهایی هستند که کوکائین و آمفتامین در کنار هم منجر به تغییرات بازار مواد محرک شدهاند.
هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد که دینامیکهای مختلف مربوط به مواد محرک را در همان بازار توضیح دهد؛ اما یکی از زمینههایی که باید مورد بررسی قرار گیرد، مرحلهای است که بازار در آن قرار دارد. در صورتی که بازار اشباع باشد، ممکن است مواد مختلف برای به دست آوردن سهم یکسان رقابت کنند؛ و بسته به شرایط عرضه (قیمت، قابلیت دسترسی)، یکی بر دیگری غلبه کند. در صورتی که بازار همچنان در حال گسترش باشد، هر دو ماده میتوانند رشد کنند. زمینه دیگری که باید به منظور درک دو الگوی متفاوت مورد بررسی قرار گیرد، ترجیح و انعطافپذیری مصرف کننده در جهت گذار از یک ماده مخدر به مادهای دیگر است.
در بازارهای مواد محرک، نمونههایی از اثرات جایگزینی در بازار “اکستازی” نیز وجود دارد. به عنوان مثال، در انگلستان و ولز، دادههای موجود در زمینه روند استفاده از “اکستازی”، مفدرون و مواد روانگردان جدید در دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۹، نشان میدهد که ابتدا مفدرون، و در رده بعدی مواد روانگردان جدید فضای بازار را با کاهش عرضه “اکستازی” پر کرده است؛ که عمدتاً به دلیل کمبود عرضه تا سال ۲۰۱۲ بوده است. هنگامی که “اکستازی” شروع به بازپسگیری سهم قبلی خود کرد، سهم سایر مواد به شدت کاهش یافت.