2020/11/08، 08:31 AM
موضوع مواد مخدر سالهاست که در کشور ما به مهمترین آسیب اجتماعی تبدیل شده است . با توجه به تمام تلاشها و هزینههایی که برای برخورد با این مسئله صورت گرفته است اما هر روز شاهد ابعاد جدیدی از آن در سطح جامعه و زندگی خصوصی افراد هستیم. موقعیت جغرافیایی ایران و همسایگی با کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان به عنوان بزرگترین منطقه کشت و تولید مواد مخدر، ایران را به یکی از مسیرهای مهم ترانزیت مواد در جهان و منطقه تبدیل کرده است.
از سویی ارائه آمارهای متناقض در مورد اعتیاد در کشور همواره به عنوان مشکلی اساسی مطرح بوده و موازیکاری سازمانی، تعدد مراکز آماری, به روز نبودن آمارهای در دسترس و عدم هماهنگی دستگاهی میان نهادهای متولی از جمله موانعی است که تحلیل وضع موجود و آیندهپژوهی در حوزه کنترل مواد را در کشور با مشکل جدی روبرو کرده است. در این میان اعتیاد کودکان و نوجوانان از مهمترین موضوعاتی است که باید در روند سیاستها و برنامهها بدان توجه ویژه شود.
از سویی ارائه آمارهای متناقض در مورد اعتیاد در کشور همواره به عنوان مشکلی اساسی مطرح بوده و موازیکاری سازمانی، تعدد مراکز آماری, به روز نبودن آمارهای در دسترس و عدم هماهنگی دستگاهی میان نهادهای متولی از جمله موانعی است که تحلیل وضع موجود و آیندهپژوهی در حوزه کنترل مواد را در کشور با مشکل جدی روبرو کرده است. در این میان اعتیاد کودکان و نوجوانان از مهمترین موضوعاتی است که باید در روند سیاستها و برنامهها بدان توجه ویژه شود.
آنچه در ذهن ما از زندگی یک کودک وجود دارد، زندگی شاد و گذراندن در عالم کودکی است، در واقع این همان تصویر غالبی است که در فیلمها و تلوزیون نمایش داده میشود. اما در واقع تعداد زیادی از کودکان در پشت زندگی کودکانهشان با انواع مشکلات روبرو هستند که یکی از پیچیدهترین آنها اعتیاد کودکان است. هنگامی که کودکی با مشکل اساسی اعتیاد والدینش مواجه میشود، سرتاسر زندگی او تحت تاثیر قرار میگیرد. اعداد مربوط به تعداد کودکان تحت تاثیر اعتیاد حیرتانگیز است؛ بر اساس آمار منتشر شده از هر ۵ کودک آمریکایی ۱ نفر در خانهای با والدین معتاد زندگی میکند. در این شرایط کودکان با دیدن، شنیدن، خواندن و تحلیل عمکرد والدین خود آموزش و رشد مییایند.
از سوی دیگر، کودکان رفتار اطرافیان خود را تقلید میکنند، آنها بسیار کنجکاو هستند و به خوبی مشاهده میکنند، هر چند شاید در سنی باشند که نتوانند صحبت کنند اما وقتی به سن حرف زدن میرسند، میتوانند احساسات خود را به زبان بیاورند. تصور اغلب والدین از سکوت کودکان این است که آنها از اتفاقاتی که میافتد بیخبرند، زیرا ساکت هستند و حرفی نمیزنند در حالی که آنها درک عمیقتری از آنچه میتوانند بیان کنند، دارند. صرف اینکه کودکی ساکت است به این معنا نیست که او فهم و شناختی از مسائل ندارد. وقتی کودکی به دلیل آشفتگی یا اعتیاد والدینش در منزل دچار استرس میشود، این امر میتواند بر رشد مغزی او تاثیر گذارد و باعث آسیب دائمی شود.
اخیراً مطالعه تحقیقاتی دانشگاه هاروارد مشخص کرده که کودکانی که والدین معتاد دارند، سه برابر بیشتر در معرض آزار جسمی، جنسی و عاطفی و چهار برابر بیشتر از همسالان خود مورد بیتوجهی قرار میگیرند. چرا که اولویت والدین معتاد، تأمین مواد مصرفی است و برآورده کردن نیازهای اساسی فرزندان برای آنان چندان محلی از اعراب ندارد. کودکانی که زیر سایه اعتیاد والدین خود رشد میکنند عمدتاً دچار تأخیر در عملکرد رشد روانی و جسمی میشوند و این امر نشان میدهد کودکان معتاد، قربانی شرایط خانوادگی و سپس محیطی خود هستند. یک مطالعه نشان میدهد ۲۳ درصد از کودکانی که مادرانشان از اعتیاد رنج میبرند، در طول دو سال اول زندگی خود خدمات بهداشتی معمول را دریافت نمیکنند و گرایش این کودکان به اعتیاد به طرز چشمگیری بالاتر از کودکانی است که شرایط عادی دارند. زیرا این کودکان در محیطی سرشار از استرس، آشفتگی، بحث و دعوا، مشکلات مالی، احساسات متغییر و محبت ناکافی زندگی میکنند که والدین آنها ناتوان از ارائه راهنمایی، دلسوزی، محبت و عشق مورد نیاز برای رشد کودک خود هستند. در نتیجه ممکن است آنها برای ایجاد دوستی و جبران کمبودهای زندگی خود روابط عمیقی با دوستان خارج از خانواده خود برقرار کنند.
در چنین شرایطی از آنجاکه کودکان مذکور مهارتهای موثر در زندگی مانند تابآوری، حل مسئله و نه گفتن را فرا نگرفتهاند، ممکن است رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد، بزهکاری و غیره از خود بروز داده و در واقع چنین رفتاری را واکنشی نسبت به سبک از زندگی خود بدانند.
برای نمونه میتوان به افغانستان اشاره کرد. این کشور در عین حال که ۹۰ درصد تریاک و هروئین دنیا را تولید میکند، نرخ بالاترین میزان کودکان معتاد را نیز به خود اختصاص داده است؛ در برآوردی اعلام شده حدود ۳۰۰۰ کودک معتاد در افغانستان وجود دارد که تنها ۱ درصد آنها از امکانات درمانی برای ترک برخوردار هستند. علت اصلی اعتیاد کودکان در افغانستان فقر و ناآگاهی است و البته این علت در کشورهای دیگر نیز موضوعیت دارد. بسیاری از خانوادهها آگاهی چندانی از تاثیرات مخرب مواد مخدر بر فرزندان خود ندارند.
اکثر کودکان در افغانستان در نتیجه تنفس مواد مخدر که والدینشان مصرف میکنند و برخی دیگر نیز با ترکیب شدن مواد در شیر توسط والدین به صورت عمدی معتاد میشوند. در واقع در افغانستان مواد مخدر به راحتی در دسترس است و از آن به عنوان دارویی خوابآور برای کودکان نیز استفاده میشود، چرا که اغلب مادران به دلیل فقر خانواده خود مجبورند بر روی مزارع برداشت خشخاش یا بافت فرش کار کنند و برای آرام کردن فرزندان خود از مواد مخدر استفاده میکنند.
در ایران نمیتوان به آمار دقیقی در مورد اعتیاد کودکان رسید، اما روندهای موجود نشان میدهد، اعتیاد کودکان در کشور به دلیل مشکلات اقتصادی، زندگی نابسامان، نبود اعتماد به نفس، معاشرت با دوستان ناباب و از همه مهمتر والدین معتاد در سالهای آینده به موضوعی جدی تبدیل شود. در واقع اصلیترین عامل اعتیاد کودکان در ایران، اعتیاد یکی از والدین یا هر دو آنها است و این امر به ویژه در مناطق حاشیهای و فقیر کلانشهرها، جایی که کودکان مجبور به کارهای سیاه و کار اجباری میشوند بسیار بیشتر دیده میشود.
اما بخش مهم دیگر در حوزه اعتیاد کودکان، تولد کودکان معتادی است که از والدینی معتاد به دنیا آمدهاند. دلیل اصلی این امر را میتوان افزایش نرخ شیوع اعتیاد در زنان عنوان کرد که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، بر اساس آمارها حدود ۱۰ درصد جمعیت معتادان کشور را زنان تشکیل میدهد که برخی از آنها مورد آزارهای جنسی شدید قرار میگیرند و یا حتی برای تامین مواد مصرفی خود مباردت به تنفروشی میکنند.
پیامد این وضعیت، تولد کودکان معتادی است که رشد ذهنی و جسمی آنها به شدت تحت تاثیر مواد قرار گرفته و حتی شماری از این کودکان با قیمتهایی بسیار پایین به فروش میرسند. اگر این کودکان خوششانس باشند توسط خانوادهای که امکان بچهدار شدن ندارند، خریداری شوند و اگر بدشانس باشند که اغلب اینطور است به باندهای مختلف قاچاق، تکدیگری و .. فروخته میشوند.
درمان اعتیاد کودکان بسیار متفاوت از دیگر گروهها است، چرا که اساساً کودکان یا معتاد به دنیا میآیند یا تحت تاثیر خانواده و جامعه اطراف خود معتاد میشوند. اعتیاد میان کودکان سلامت روانی و شناختی و آینده آنها را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. در این میان به نظر میرسد بهترین الگوی درمانی برای کودکان معتاد، خانواده درمانی است، چرا که اغلب کودکان معتاد دارای والدینی معتاد نیز هستند؛ در این شرایط باید روند درمان از خانواده و توسط خانواده با انجام مشاورههای روانپزشکی و روانشناسی برای هدایت آنها و آگاهسازی در مورد خطرات ابعاد متفاوت این بحران شروع شود و درمان اعتیاد کودک و والدین به طور همزمان انجام شود. برای این منظور نیاز است تا مراکز درمانی ویژهای مختص کودکان ایجاد و والدین آنها هم نیز در این پروسه مشارکت فعال داشته باشند.